عزت الله معتمد

حقیقت ماندگار (دوره چهار جلدی)

۲۴۵,۰۰۰ تومان

حقیقت ماندگار مجموعه ای چهارجلدی در تبیین خطوط کلی حوزه های تاریخ تشیع، میراث حدیثی شیعه، عقاید و فقه شیعه است.

مؤلف کتاب اول: تاریخ تشیع، را در هشت فصل نوشته است که کلیات، مؤلفه های شیعه، شکل گیری هسته اولیه شیعه، شیعه در عصر خلفا، شیعه در عصر امام حسن تا امام سجاد، شیعه در دوران امام باقر تا عصر غیبت، جریان ها و فرقه های شیعه و چرایی شکل گیری آنها و شیعه از عصر آل بویه تا عصر صفویه عنوان های مطالب این کتاب هستند.

کتاب دوم: میراث حدیثی شیعه (ریشه ها و رویش ها) در سه بخش نوشته شده است که نقل حدیث در عصر رسالت و پس از آن، سرچشمه علم پیشوایان شیعه و چگونگی شکل گیری و تدوین حدیث شیعه عنوان های مطالب این کتاب هستند.

همچنین کتاب سوم: عقاید شیعه، در شش فصل با عنوان های: توحید از منظر قرآن و روایات، نبوت از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، تحریف قرآن از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، امامت از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، غلو از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه و مهدویت؛ باور مشترک اسلامی نگاشته شده است.

در کتاب چهارم: فقه شیعه، به چگونگی شکل گیری فقه امامیه، منابع دست یابی به احکام شرعی، مسئله ی امکان نسخ احکام توسط امام، چیستی تقیه در فقه و دلایل مشروعیت آن و در نهایت تبیین حقیقت تولی و تبری پرداخته شده است. فقه امامیه مبین بایدها و نبایدهای رفتاری در حوزه ی سلوک فردی و اجتماعی و همچنین احکام وضعی است، که مجموعه ای از قوانین، مقررات و احکام شرعی را به نمایش می گذارد.

حقیقت ماندگار – کتاب سوم: عقاید شیعه

۵۰,۰۰۰ تومان

مؤلف کتاب را در شش فصل با عنوان های: توحید از منظر قرآن و روایات، نبوت از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، تحریف قرآن از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، امامت از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه، غلو از نگاه احادیث و دانشمندان شیعه و مهدویت؛ باور مشترک اسلامی نگاشته و درباره شیعه و عقاید شیعه در مقدمه چنین آورده است:

شیعه مولود طبیعی اسلام است و پیدایش آن نیز نتیجه طبیعی اسلام و نمایانگر اندیشه ای است که دعوت اسلامی در راه رسیدن به کمال مطلوب خود، از طرح آن ناگزیر می باشد. از این رو، تشیع سیمای حقیقی اسلام است که پیشینه آن به عصر نبی اکرم اسلام برمی گردد و بعد از ختم رسالت نیز در خلافت ظاهری امام علی بروز و ظهور یافت. شیعه با الهام از اهل بیت در همه ابعاد به ویژه در بعد اعتقادی، بیش از هر چیز بر کتاب و سنت پیامبر تاکید می ورزد. بر همین مبنا بود که امام علی حاضر نشد در شورای شش نفره به غیر کتاب خدا و سنت رسولش بیندیشد.

در اندیشه شیعه اثناعشری، امام، جانشین و وصی پیامبر قلمداد می شود و آنان هیچ گاه امام را پیامبر نمی دانند و معتقدند که بین آن دو فرق هایی هست. لذا نویسنده در صفحه 73 کتاب درباره فرق بین پیامبر و امام چنین آورده است:

1. از اخبار استفاده می شود که امام تشریع کننده نیست؛ چنان که امام باقر در تفسیر آیه «اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ» می فرماید: « هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الائِمَّه جَعَلَهُمُ اللهُ مَوَاضِعَ الانبیاء غَیرَ اَنَّهُم لا یُحِلُونَ شَیئاً و لَایحَرِّمُونَهُ »؛ مراد از اولی الامر، امام علی و دیگر ائمه اند. خداوند آنها را در جایگاه انبیا قرار داد؛ با این تفاوت که آنان حلال و حرامی را دریافت نمی کنند.

از تعبیر« غَیرَ اَنَّهُم لا یُحِلُونَ شَیئاً و لَایحَرِّمُونَهُ » تفاوت امام با انبیاء مشخص می شود؛ زیرا بر اساس این روایت، بر انبیاء حلال و حرام نازل می شود؛ ولی بر ائمه چنین معارفی نازل نمی شود.

2. شیعیان معتقدند که اگرچه بر امام الهام می شود و او با عالم غیب ارتباط دارد؛ چنانکه در قرآن چنین الهامی به مادر حضرت موسی نسبت داده شده و آمده است: «و اوحینا إلی ام موسی ان ارضیعه»؛ ما به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده. و این نوع وحی و الهام، با وحی انبیاء متفاوت است؛ زیرا پیغمبر رسماً با عالم غیب تماس دارد و فرشته وحی را می بیند و ملکوت جهان هستی را رؤیت می کند؛ ولی ارتباط امام، به چنین مرتبه ای نیست.

در ادامه، مؤلف عناوین فصل چهارم را چنین برمی شمارد: ویژگی های امام از دیدگاه شیعه، برخورداری از عصمت، افضلیت از دیگران، انتصابی بودن امام، امام و خلیفه بعد از پیامبر، امامت و نزول وحی و امامت و نسخ احکام.

همچنین وی درباره انتصابی بودن امام نیز چنین می نویسد:

قرآن کریم در آیات متعددی، به انتصابی بودن امامت اشاره دارد که به نمونه هایی از آنها اشاره می شود:

1.قرآن می فرماید: « وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً »؛ به خاطر آورید هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و به او خوبی از عهده آزمایش ها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم.

خداوند در این آیه، خطاب به حضرت ابراهیم می فرماید: من تو را امام مردم قرار دادم؛ یعنی امامت را خداوند تعیین می کند، نه خلق خدا.

2.قرآن کریم در آیه ای دیگر می فرماید:

« إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَ نُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ »؛ خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آنها فرزندانی بودند که از نظر تقوا بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛و خداوند، شنوا و داناست.

مقصود از «اصطفی» در این آیه همان برگزیدگی و انتصاب از نظر نبوت و رسالت و یا به عبارت دیگر، زعامت و رهبری است. در آیه پس از آدم و نوح، از خاندان ابراهیم و عمران سخن به میان آمده است.